انتخاب خبر: اگر تاثیر ارز در زندگی مردم مستقیم نباشد، تاثیر روانی آن بر جامعه میتواند بسیار شدید باشد. نوسانات بازار ارز و سکه موجب برهم خوردن آرامش روانی شهروندان میشود. دقیقا از این زاویه است که بخشهایی از شکستخوردگان عالم سیاست میتوانند وارد این فضا شوند و بازار ارز و طلا را به حوزههای دیگری غیر از حوزه اقتصاد بکشانند با این امید که از آن سلاحی سیاسی بسازند و یا با این قصد که آن را به ابزاری برای ناکارآمد نشان دادن دولت تبدیل کنند.
روزنامه آرمان امروز با عنوان گزارش «کودتای ارزی» نوشت: هنوز از روزی که حسن روحانی اعلام کرد دولت او پرداخت بدهی 11 هزار میلیاردی موسسات مالی واعتباری را تقبل کرده و با این کار مشکل بزرگی چون موسسات مالی را ساماندهی کرده، زمان زیادی نمیگذرد. رئیسجمهور به صراحت گفت که دست عدهای را از چنگاندازی مستقیم به سرمایههای مردم کوتاه کرده است اما بسیار ساده انگاری است اگر تصور شود آن افراد دست به کار نمیشوند، هنوز چنان قدرتی دارند که بتوانند منویات خود را دنبال کنند. گروههای زیرزمینی اقتصادی هم هستند که این روزها سخن از آنها در مقالات سیاسی و اقتصادی به تواتر رسیده است. همان گروههایی که دستشان از موسسات مالی غیر مجاز کوتاه شد، همان افرادی که نقش تعیین کننده در بازار ارز بازی کرده و میکنند، توان مالی مبهم و ناروشن خود را به مثابه موجی سهمگین وارد بازار ارز و طلا کردهاند تا به یک تیر دو نشان بزنند. هم دولت را از کارآمدی دور کنند و هم مردمی را که برخلاف همه تبلیغات و فشارها به دولت روحانی رای دادند، تحت فشار روحی و روانی قرار دهند تا با این کار از دو طرف انتقام بگیرند. بازار ارز و طلا اگر چه میتواند تحت تاثیر تحولات و متغیرهای جهانی دچار تلاطم شود اما تحویل چنین موجی فقط به مسائل جهانی ندیدن درست مشکل است.
برجام و رفتار خارج از عرف دیپلماتیک آمریکا در کنار جنگ تعرفهای سهمگینی که بین دو قدرت اقتصادی چین و آمریکا ایجاد شده و فشار سنگینی که اخیرا سازمان تجارت جهانی WTO تحمل میکند، میتواند در بازار ارز و طلا تاثیر بگذارد که میگذارد اما به دلیل توزیع آن در سطح اقتصاد جهان، نمیتواند دامنه آن در یک کشور آنقدرها وسیع باشد. ناهماهنگیهایی که بین وزرای اقتصادی کابینه مشاهده میشود هم در جای خود قابل بررسی و دقت نظر است اما بازهم نمیتواند به تنهایی در این حوزه چنین موثر باشد. درست این است که دولت دست عدهای را برای چنگاندازی به بیتالمال کوتاه کرد و اکنون باید تاوان بپردازد. پشت پرده این نوسانات لحظهای ارز عدهای سرمایهسالار هستند که با تلا طم بازار میخواهند علیه دولت کودتای ارزی کنند اما آنها بیتردید یک چیز را فراموش کردهاند؛ مردم را. آنها فراموش کردهاند که اگر مردم از ماهیت آنها باخبر شوند، واکنش خود را به موقع نشان خواهند داد.
افزایش غیر منتظره
آنانی که کمی با مبادلات ارزی آشنا باشند هیچگاه گزینه وضعیت اقتصادی را در صدر چرایی فراهم آمدن زمینه برای افزایش نرخ ارز قرار نمیدهند بلکه بهخوبی میدانند باید به گزینههای دیگر که سیاست و تضعیف دولت است هم بیندیشند.
روحانی خبر داد که خبر دارد!
برای پی بردن به چگونگی رشد یکباره نرخ ارز بهتر آن است به اظهارات رئیس جمهور در بهمن سال گذشته رجوع شود. دکتر حسن روحانی 17 بهمن در نشست خبری خود در پاسخ به این سوال که آیا نوسانات ارزی و افزایش قیمت دلار در بازار یک اقدام از جانب دولت به جهت تأمین بودجه به حساب میآید یا خیر؟ گفت:« ما نرخ ارز کنونی را متعادل نمیبینیم و این رقم باید به تعادل برسد. افزایش نرخ دلار نسبت به هفتههای گذشته حتماً نمیتواند دلایل تجاری داشته باشد. چرا که ما در تأمین ارز و همچنین مخارج ارزی تراز مثبت داریم. وی با بیان اینکه برخی میگویند دولت خودش ارز را گران میکند، تصریح کرد: این موضوع درست نیست چرا که زمانی دولت این کار را انجام میدهد که دچار کسر بودجه باشد. اما ما امسال نه تنها کسر بودجه نداریم بلکه تمام آنچه در ابتدای سال تصویب شده، که با همان ارقام در حال اجرایی شدن است.رئیس جمهور گفت: بنابراین افزایش نرخ ارز قاعدتاً دلایل روانی و تبلیغاتی دارد» در این تاریخ رئیس جمهور به این روند غیرطبیعی اشاره دارد اما به دلایل آن اشارهای نمیکند که شاید دلیل آن جلوگیری از جری شدن بیشتر آنانی باشد که با اهداف خاص در حال برنامهریزی علیه دولت هستند..
روایت سیف از نقش آمریکا
رئیس بانک مرکزی هم تحلیلی از چرایی وضعیت ارزی کشور دارد. ولی ا... سیف میگوید: عامل اقتصادی که موجب پیشی گرفتن تقاضا از عرضه و افزایش نرخ ارز شود وجود ندارد اما در ماههای اخیر اتفاقاتی در بازار رخ داد که تقاضای سوداگری را بهشدت افزایش داد. اظهارات رئیس جمهوری آمریکا در مورد عدم پایبندی ایران به برجام و اعلام اینکه برای آخرین بار این توافق را تمدید خواهد کرد، زمینهساز افزایش تقاضای سفتهبازی شد. رئیس شورای پول و اعتبار همچنین در کنار نقش برجسته دلالان در هدایت بازار ارز به سمت التهاب، به برخی از عواملی اشاره میکند که سرعت عمل بانک مرکزی را در مهار نوسان به وجود آمده کاهش داده است.
کنایه «آشنا» به پشتپرده
به هر حال تحولات خاورمیانه و جهان در نوسانات نرخ ارز بی تاثیر نیست هرچند اگر برخی در داخل به آن دامن نمیزندند حجم افزایشی به این سرعت و میزان نبود.
دیروز حسام الدین آشنا مشاور رئیس جمهور نوشت: «مشکل فقط چهار راه استانبول نیست؛ بخشی از مشکل ۴راهی است که به استانبول، اربیل، دوبی و ... منتهی میشود. مردم و دولت نه تسلیم بحرانسازی اجتماعی دی ماه شدند و نه تسلیم بحران سازی اقتصادی، ارتباطی و اطلاعاتی اردیبهشت میشوند. ساعت پایتخت ایران هرگز به وقت شام تنظیم نخواهد شد.» وی صبح دیروز هم در واکنشی دیگر نوشته بود: ارز ارزان میشود اما نه با مماشات با محتکران جسوراسکناس و قاچاقچیان قهار اربیل و استانبول.
موسسات مالی سابق در صف متهمان
در این میان نباید از سهم موسسات مالی غیرمجاز در شکل گیری آشفته بازار ارز غافل شد. خانوارهای زیادی از این موسسهها طلب داشتند که نمیتوانستند سرمایه خود را وصول کنند و دولت هم در این میان از کانالی وارد شد که بر این مشکل دامن زد یعنی به جای بازگرداند پول اقدام به پرداخت این بدهیها با پول بدون پشتوانه بانک مرکزی کرد. این پول وقتی که در جامعه انتشار پیدا کرد باید محلی برای خود پیدا میکرد. در این حالت سپردهگذار بعد از دریافت پول خود با توجه به اینکه مدتها در این موسسهها اذیت شده بود دیگر تمایلی برای اینکه پول خود را به بانک یا موسسه دیگری ببرد، نداشت لذا آن را به سمت بازارهای دیگر از جمله ارز برد. به عبارتی اکنون جای صف از جلوی موسسات اعتباری به بازار ارز برای خرید جابجا شده است. موضوع دیگر واهمه و ترس آفرینی در جامعه بود به نحوی که برخی شایعات در مورد مالیات گیری از سپردههای بانکی پخش شد و برخی اظهارات غیرکارشناسی از جمله اینکه قرار است از سپردههای بانکی مردم مالیات اخذ شود را باور کردند بنابراین نگران شده و پول خود را از بانکها خارج و به خرید ارز پرداختند. در کنار این موضوعات که نقش مهمی در بلبشوی بازار ارز دارد باید به فرصت طلبی و تقویت ناآرامیها از سوی مخالفان دولت توجه داشت. آنها این روزها سرازپا نمیشناسند و با پخش شایعات و انتشار گزارشهایی سعی در معرفی دولت به عنوان متهم درجه اول ارزی میکنند و این در حالی است که خودشان هم نقشی در ایجاد این بازار دارند. تضعیف دولت یک پیروزی برای آنهاست که سعی دارند از هم اکنون به جامعه القا کنند دولت اعتدالی با شعار تدبیر و امید وضعیت اقتصادی آنها را ضعیف کرده است اما غافل هستند که در این تخریبها ردی از نقش خود بر جای میگذارند.
جهش قیمت ارز
هرچند بخشی از افزایش قیمت ارز کاملا طبیعی است و بنا به به اظهارات کارشناسان قیمت ارز همواره تحت تاثیر اختلاف تورم داخلی و خارجی است اما طی چند ماه گذشته و با نزدیکی به پایان سال96 عملا قیمت ارز دیگر تابع این معادله نبود. به طوری که سوداگران این بازار بودند که قیمت این مرجع پولی بینالمللی را در پس صفهای طولانی در مقابل صرافیها مشخص میکردند. چنین اتفاقی طبیعی و منطقی نبود و دولت مجبور به واکنش شد. با افزایش نرخ سود اوراق قرضه از 15 به 20 درصد توسط بانک مرکزی، قیمت ارز کاهش یافت اما ماجرا به اینجا ختم نشد و در روزهای پایانی سال دوباره شاهد افزایش قیمت ارز بودیم. به طوری که در تعطیلات نوروز قیمت دلار به حدود 5200 تومان رسید اما مجددا کاهش یافت.
یک تصمیم
یکی از تصمیماتی اقتصادی در سال گذشته کاهش سود سپردهها بود. این تصمیم به خروج بخشی از سپردهها از بانکها منجر شده و چون بازار مسکن ظرفیت جذب این سپردهها را نداشت احتمالا به بازار ارز انتقال یافته است. هرچند در تسویه حساب با سپردهگذاران موسسات مالی غیرمجاز توسط دولت نیز چندان حساب شده رفتار نشد و احتمالا افرادی که در این پروسه ضرر کردهاند به بازار ارز و سکه وارد شده تا بخشی از ضرر را جبران کنند.
جنگ تجاری آمریکا و چین
دونالد ترامپ اعلام کرد به نفع تولیدات داخلی تصمیماتی اتخاذ خواهد کرد. او در اولین مرحله تعرفه واردات فولاد از اروپا را افزایش داد، اما تصمیم نهایی او و افزایش تعرفه بر واردات از چین اقتصاددانها را شگفتزده کرد. تصمیمی که با واکنش متقابل چین همراه شد. به اعتقاد کارشناسان بخشی از افزایش قیمت دلار را باید به این مساله نسبت داد. ایران از یک طرف به علت تصمیمات آمریکا با مشکل انتقال دلارهای ناشی از فروش نفت روبهروست و از سوی دیگر واردکننده از چین است. در نتیجه از جنگ تجاری این دو غول بزرگ تجاری تاثیر میپذیرد.
ترامپ و برجام
دونالد ترامپ دشمن سر سخت توافق هستهای با ایران بارها و بارها اعلام کرده از برجام خارج خواهد شد. وی در آخرین تایید دورهای برجام اعلام کرد که این آخرین باری است که اقدام به این کار خواهد کرد. این تهدید بیش از ایران از سوی اروپاییها جدیگرفته شد. برخی منابع خبری ادعا کردهاند اروپا برای جلب رضایت ترامپ برای ماندن در برجام، قرار است تحریمهایی علیه ایران وضع کنند. چنین آشفته بازاری سبب شده در تهران هم سناریوهای مختلفی درنظر گرفته شود. جو روانی ناشی از این وضعیت از ورود سرمایهگذاران خارجی جلوگیری کرده و با تعللکشورهای اروپایی در خرید نفت از ایران و عدم تمایل بانکهای کشورهای خریدار نفت برای انتقال پول نفت به تهران دیگر علت افزایش قیمت دلار در روزهای اخیر است.
بانک مرکزی چه میگوید
با افزایش قیمت ارز رئیسکل بانک مرکزی از گشایش در روابط بانکی ایران با سایر کشورها خبر داد. ولیا... سیف با اشاره به راهاندازی سامانه نیما (نظام یکپارچه مبادلات ارزی) اظهار کرد: با راهاندازی این سامانه، تمام مبادلات ارزی کشور در بستری امن، انجام و تامین و تخصیص ارز به صورت آنلاین برای تمام صادرکنندگان و واردکنندگان فراهم میشود. به گفته وی، این سامانه امکان مدیریت بهینه بازار ارز برای سیاستگذار را نیز فراهم میکند و از اینرو ساماندهی بازار ارز از طریق سامانه نیما از برنامههای بانک مرکزی در سال ۹۷ است. ارز مبادلهای که به ارز دولتی نیز شهرت دارد به کالاهای مشمول این نوع ارز اختصاص مییابد و به گفته مسئولان بانک مرکزی اغلب برای کالاهای اساسی و اقلام دارویی استفاده میشود.
ورود مجلس به موضوع ارز
همچنین با عدم ثبات در این بازار رئیس مجلس از برگزاری نشست کمیسیون اقتصادی با وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی برای رسیدگی به نوسانات ارزی خبر داد. نادر قاضیپور در جریان نشست علنی مجلس در تذکر شفاهی با اشاره به نوسانات بازار ارز خطاب به رئیس مجلس اظهار داشت: آقای لاریجانی، جلوی گرانی ارز را بگیرید تا مشکلات حاد اجتماعی، سیاسی و امنیتی حاصل نشود. نماینده ارومیه در مجلس خاطرنشان کرد: نباید اجازه دهیم ریالها به دلار تبدیل شود. ادامه این روند باعث ورشکستگی بانکها خواهد شد. علی لاریجانی در پاسخ به وی گفت: باید حساسیت لازمی در این زمینه وجود داشته باشد، البته کمیسیون اقتصادی مجلس نیز در این زمینه مامور شده و در اولین فرصت، یعنی دوشنبه هفته جاری نشستی را با وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی برگزار خواهد کرد.
لزوم تغییر تیم اقتصادی
افزایش قیمت ارز به5400 در صبح دیروز و 5700 تومان در غروب، در حالی صورت گرفت که نرخ ارز مبادلهای به هیچ وجه تغییر نیافت و روز یکشنبه در کانال3700 تومان ثبات ایستاده بود. به نظر میرسد فارغ از دلایل بالا تصمیم اقتصادی دولت در مورد ثبات در بازار ارز هنوز به تصمیم قاطعی نرسیده است شاید این روزها تاکید علنی روحانی در این زمینه و یا حتی تغییر در این تیم لازم باشد. امروزباید بیش از هرچیز برلزوم هماهنگی بیشتر تیم اقتصادی دولت تاکید شود. هماهنگی که به نظر میرسد امکان آن وجود دارد. بسیاری از کارشناسان ایجاد تغییرات در تیم اقتصادی دولت برای حفظ رشد اقتصادی، کاهش تورم و ایجاد ثبات قیمت ارز را ضروری میدانند.
رئيسجمهوري نظامي!
اما به دنبال کوتای ارزی، اصولگرایان بیشتر از هر زمان زمان دیگری به گزینه رئیس جمهوری می اندیشند. اين آرزوي ديرينه جماعتي از سياستورزان ايراني بعد از انقلاب است؛ جماعتي كه پيشينه و ريشهاش به جريان راست سياست در ايران بازميگردد. يك «رضاخان حزباللهي» يا «رضاخان مصلح» يا رئيسجمهوري نظامي. انگار در پسزمينه ذهني جمعي از اصولگرايان همواره نوعي از اقتدارگرايي مدل رضاخان تقديس شده است، تاجاييكه حسين اللهكرم با اشاره به رويكارآمدن ترامپ از محتملبودن رياستجمهوري فردي مانند قاسم سليماني و پذيرش او از سوي مردم سخن ميگويد. گفته شده نخستينبار برادر علياكبر ناطقنوري بود كه از رضاخان در وجهي مثبت ياد كرد. زماني كه قرار بود اكبر ناطقنوري راه اكبر هاشميرفسنجاني را ادامه دهد. آن زمان هر دو به اردوگاه راست تعلق داشتند. سال ٧٦ احمد ناطقنوري با تشبيه ناطق به رضاخان پهلوي، يک موج منفي ديگر را عليه برادرش راه انداخت.
به گزارش روزنامه شرق، احمد ناطقنوري در توصيف خود و برادرش گفته بود: «ما اينقدر پنير را با انگشت شستمان روي نان ميماليديم که انگشتمان ورم ميکرد». خود علياكبر ناطقنوري هم در دوراني كه از احمدينژاد شاكي شده بود، به بيان مثالي از رضاشاه پرداخت و غيرمستقيم از احمدينژاد خواست كه حداقل از رضاشاه بياموزد، او گفته بود: «رضاشاه يك موقعي رفت مشهد بالاي قبر نادرشاه با چكمه يك لگد به قبر نادر زد و گفت مرتيكه، تو چه آدم ناداني بودي؟ اول آدم كار را ميكند بعد اعلام ميكند، تو اول قبل از اينكه چشم دربياوري اعلام ميكني كه ميخواهي چشم دربياري؟ خوب چشم خودت را درآوردند، رضاشاه ظالم و جنايتكار ميداند و بعضيها نميدانند».
اما بهطور مشخص عنوان «رضاخان حزباللهي» منسوب به قاليباف است. قاليباف سال ٨٤ در جمع اعضاي جامعهالرضا خود را رضاخان حزباللهي ناميده بود. اين خبر اگرچه بعدا از سوي نزديكان ستاد او تكذيب شد. سيدرضا فيضآبادي، عضو هيئت امنای جامعهالرضا، همان زمان به خبرنگار «آفتاب» گفته بود: در روز سخنراني قاليباف من از ابتدا در كنار وي بودم تا زماني كه جمع را ترك كرد هرگز نشنيدم چنين جملهاي را بيان كرده باشد». البته برخي منابع خبري هم گفتهاند كه اين حسين اللهكرم بوده که محمدباقر قاليباف را «رضاخان حزباللهي» و در برابر الگوي احمدينژاد مطرح کرده است.
وقتي رئيسجمهور نظامي بد بود
قاليباف و رضايي دو نظامي مشهور عرصه انتخابات ايراناند كه هركدام سه بار بخت خود را براي فتح صندلي رياستجمهوري آزمودند و ناكام ماندند. رضايي فرمانده سپاه در جنگ هشتساله و قاليباف هم زيردستش بود. قاليباف البته بهجز سپاه، فرماندهي نيروي انتظامي را هم آزمود و سالها فرماندهاش بود، اما مردم هيچوقت اقبالي به نظاميان نشان ندادند. شايد عوامل ديگري هم در ناكامي آنها دخيل بوده، اما نميتوان از اثر پيشينه نظامي آنها در اين بياقبالي گذر كرد. تا جايي كه همه تلاش آنها براي عبور از گذشتهشان هم بيفايده بود. نه عنوان و تصوير دكتر خلبان كارساز بود و نه مدرك دكتراي اقتصاد و نه ظاهر كتوشلوارپوش.
جريان سياسياي كه اين دو نامزد از آن برخاسته بودند هم در تمامي اين سالها هيچوقت سفت و سخت پشتشان نايستاد. محسن رضايي كه اصولا هميشه فرماندهاي تنها در كارزار انتخابات بود. براي قاليباف هم اصولگرايان هميشه رفقاي نيمهراه بودند. قاليباف با چراغ سبز آنها جلو ميآمد، اما در آستانه انتخابات راهشان از هم جدا ميشد. در همه سالهاي گذشته بهويژه در سالهايي كه اين دو نفر وارد عرصه انتخابات شدهاند؛ هدف حاميانشان كتمان يا حداقل كمرنگكردن و بهحاشيهراندن پيشينه نظامي اين دو بود. جريانهاي سياسي حامي يا نزديك به قاليباف و رضايي بههيچعنوان تمايلي نداشتند تا در كارزار انتخابات بهعنوان حامي يك فرد نظامي يا حداقل با پيشينه نظامي شناخته شوند. دم خروس اما بههيچعنوان قابلپوشاندن نبود و رقيب هم اين را بهخوبی ميدانست كه خطاب به قاليباف گفت: «من حقوقدانم نه سرهنگ».
وقتي رئيسجمهور نظامي خوب است
ماجرا اما اين روزها برعكس است. چهرههايي از درون جريان اصولگرايي در يك تقسيم كاري كه هنوز مشخص نيست خودبهخودي است يا سازمانيافته، به شكل علني به استقبال از رويكارآمدن يك نظامي بدون اشاره به فرد خاصي رفتهاند. در جمع آنها هم نماينده فعلي و سابق مجلس است، هم استاد دانشگاه با وجهه تئوريك و هم چهرههايي با سابقه نظامي.
اما چرا زمزمه اين آرزوي ديرينه دوباره اين روزها از گوشه و كنار اردوگاه اصولگرايي فعلي يا راست قديم شنيده ميشود. رخدادهاي اعتراضي ديماه ٩٦، ترس از سوريهشدن، بحرانهاي صندوقهاي بازنشستگي، مؤسسات مالي، بحران آب، افزايش قيمت ارز و... احتمالا برخي زعماي اين جريان را به اين فكر انداخته كه در شرايط بحران حفظ امنيت داخلي از اوجب واجبات است و اين اوجب احتمالا فقط با رويكارآمدن يك چهره نظامي ممكن خواهد شد.
نكته تأملبرانگیز اين است كه مطرحكنندگان ايده رئيسجمهوري نظامي در اين روزها كسانياند كه يا خودشان مستقيما پيشينه نظامي داشتهاند و شايد هنوز هم دارند يا به نحوي آبشخور سياسي، فكري و اجتماعيشان با حوزه نظامي يا امنيتي و شبهامنيتي گره خورده است.
اولين فردي كه بعد از اعتراضات ديماه از آمدن يك رئيسجمهوري نظامي استقبال كرد، محمدعلي پورمختار، نماينده فعلي مجلس، با سابقه طولاني حضور در سپاه از زمان جنگ، همينطور ناجا با سمتهاي فرمانده و مديريتهاي ارشد بود. او به خبرآنلاين گفته بود: «رسانهها اين را تشديد ميکنند و گسترش ميدهند که نظاميها نبايد رئيسجمهور شوند، من اعتقاد دارم که اگر يک نظامي رئيسجمهور شود، حتما ميتواند کشور را از مشکلات نجات بدهد». بعد هم در پاسخ به اين سؤال كه يعني بايد منتظر باشيم يک نظامي رئيسجمهور شود؟ گفته بود: «انشاءالله».
حسين اللهكرم هم كه اين روزها استاد علوم سياسي يكي از واحدهاي دانشگاه آزاد است، سابقه سالها حضور در جنگ را دارد. او در دهه ٧٠ از پايهگذاران جمعيت انصار حزبالله شد و در بسياري از تجمعات اعتراضي آن سالها در خيابانهاي تهران به همراه مسعود دهنمكي نقشآفرين بود. اللهكرم البته به جاي استفاده از واژه مستقيم «نظامي» از واژه «نظامي استراتژيك» استفاده كرده تا كمي از بار معنايي خاصش، احتمالا به واسطه سابقه ذهني - تاريخي آن نزد مردم بكاهد. او گفته بود: «اينکه يک نفر با سابقه نظامي ميتواند کشور را نجات دهد، به مقطع زماني و وضعيت کشور بستگي دارد. معتقدم امروز ايران يک قدرت منطقهاي است و اگر وظايف خود را انجام ندهد تجزيه ميشود... يک فرد نظامي استراتژيک براي اين کار شايستهتر است... اگر مردم به اين درک برسند که ايران بايد وظيفه منطقهاي خود را انجام دهد، حتما به فرد نظامي استراتژيک رأي خواهند داد» و در نهايت هم او در پاسخ به اين پرسش كه آيا امروز مردم به اين درك رسيدهاند، پاسخ داده است: «بله، رسيدند».
در كنار اظهارنظرهاي چهرههاي سياسي، نمادهاي فرهنگي و رسانهاي هم گويا به كمك آمدهاند. مؤسسه سينمايي اوج با همه حواشياش، تأمينكننده مالي فيلم ابراهيم حاتميكيا و سريال تلويزيوني پايتخت با موضوعي يكسان است. سوريه، جنگ و داعش كه ميتواند ما را به ياد يك نفر بيندازد و خاطره او را برايمان زنده كند. يك فرمانده نظامي كه ميتواند در شرايط بحراني و ناامني به عنوان منجي ظاهر شود. او كسي نيست جز قاسم سليماني.
سرباز خواهم ماند
معمولا وقتي از حاميان رويكارآمدن يك رئيسجمهوري نظامي درباره مصاديق آن سؤال ميشود، سه نام مطرح ميشود؛ قاليباف، رضايي يا فرد جديدي مانند قاسم سليماني. اللهكرم در همين باره گفته است: «اينکه آيا مصداقش آقاي قاليباف و محسن رضايي است يا فرد جديدي مثل آقاي سليماني بايد باشد که سابقه نامزدي در انتخابات رياستجمهوري ندارد، سؤال مهم و قابل بحثي است... مردم توانمندي آقاي سليماني را در مسائل استراتژيک ديدند که با بهکارگيري نيروهاي حتي غيرايراني اما معتقد به انقلاب اسلامي توانست تحول ايجاد کند؛ يعني کمترين منابع را از ايران برد و بيشترين سود را براي ايران آورد. اين يک فرد استراتژيک است که توانست برادران معتقد به تمدن اسلامي در افغانستان، پاکستان، عراق، سوريه و لبنان را با هم متحد و همسو کند و به سمت يک هدف مشترک پيش ببرد... برخي معتقدند اگر ترامپ بخواهد اين وضع را ادامه دهد، چه کسي بايد در مقابل او قرار بگيرد؟ اين يکي از آن موارد انتخاب ماست چون ميخواهيم قدرت منطقهاي شويم تا بتوانيم ترامپ را به مسير خودمان بکشانيم. حال بايد ديد فردي مثل قاسم سليماني در عين حال که استراتژيک است و ميتواند مسائل منطقهاي را به نفع ايران ادامه دهد، آيا ميتواند در مسائل بينالمللي نيز آن تأثيرگذاري را داشته باشد، ما بايد اينها را مقايسه کنيم. الان زمان اين رسيده و مردم هم به اين درک رسيدند».
البته گمانهزني درباره قاسم سليماني كمابيش پيش از اين هم مطرح بود. حتي زماني كه حمايت از رئيسجمهوري يك نظامي تا اين حد برجسته بود. در انتخابات ٩٦ از قول مهدي طائب فرمانده قرارگاه نقل شده بود كه سردار سليماني در رياستجمهوري ۹۶ نامزد ميشود اما او بعدا گفت: «بنده در هيچ سخنراني رسمي و غيررسمي چنين مطلبي نگفتهام و سايت بهار اهداف حزبي خود را مهمتر از مصالح انقلاب ميداند و هر مطلبي را نقل ميکند اگرچه حرام باشد». با اين حال شايعات و شائبهها آنقدر زياد بود كه سردار سليماني ناچار به واكنش شد و در بيانيهاي كه صادر کرد، نوشت: «با اهداي سلام و درود خالصانه به محضر رهبر معظم و حکيم انقلاب اسلامي و ملت شريف و عزيز ايران؛ در پاسخ به اظهارات تفرقهافکنانه اخير دشمن و مطالبي که حول آن بيان و القا ميشود، عرض ميکنم جبهه دشمنان انقلاب و نظام مقدس جمهوري اسلامي سخنان خود را همواره با هدف تفرقه و ايجاد تقابل بين صفوف متحد و يکپارچه مردم انقلابي و رشيد بيان ميکند؛ لذا هيچگاه نبايد به آن توجه و اعتنايي کرد. حقير سرباز صفر ولايت و نظام جمهوري اسلامي و ملت شجاع و عزيزتر از جانم بوده و انشاءالله با استعانت از خداي سبحان تا آخر عمر در همين جايگاه «سرباز» خواهم بود. از همه برادران و خواهران عزيزم خواهشمندم با بياعتنايي به اظهارات فريبکارانه و تفرقهافکنانه دشمنان اجازه ندهند وقت ارزشمند خدمتگزاران اين ملت صرف اهداف و مقاصد شوم دشمنان گردد». اما فارغ از پاسخ سردار سليماني به دنيس راس، آنچه در اين بيانيه به چشم ميخورد، تأکيد بر خدمت در جايگاه سربازي است که خود نشان ميدهد سليماني قصد رقابت با روحاني را ندارد.
ابراهيم فياض هم جامعهشناس و استاد دانشگاهي است كه خاستگاه فكرياش يا اصولگرايي است يا حداقل به آن بسيار نزديك است. او دكتراي فرهنگ و ارتباطات از دانشگاه امام صادق دارد. همان دانشگاهي كه سعيد جليلي از آن فارغالتحصيل شده و همانجا تدريس هم ميكند. او هم به نامهنيوز گفته بود: «... من ميخواهم بگويم الان چيزي که در جهان دارد رخ ميدهد، در ايران هم رخ ميدهد و آن اين است که مردم ديکتاتوري ميپسندند؛ چون شرايط ايجاب ميکند... اقتداري ديگر در حوزه سياسي وجود ندارد و ادامهيافتن اين وضعيت کشور را به فروپاشي و تجزيه ميکشاند براي همين جامعه به سمت ديکتاتوري با ادبيات نظامي ميرود تا او ظرف دورهاي هشتساله با ازبينبردن طبقه اشرافيت و مافيا افق جديدي را پيشروي کشور بگشايد». وقتي از فياض هم درباره مصداق سؤال شده، او مثالهاي عجيبي هم آورده است. به ناپلئون و هيتلر اشاره كرده و گفته است: «اتفاقا اشتباه ما اين است که دنبال شخص ميگرديم. من ميگويم که اتفاقا مثل ناپلئون يکباره پيدايش ميشود، مثل هيتلر يکباره پيدايش ميشود و انتخابات را ميبرد. چون الان مردم ديگر خستهاند از اين نظم اجتماعي که گفتم هيچ اقتدار سياسي در اين مملکت وجود ندارد و همه از بين رفته است... در ديکتاتوري برنامه منسجم براي نوسازي جامعه وجود دارد، مثل ناپلئون، هيتلر، رضاشاه و احمدينژاد ميآيد. يعني ديکتاتور با قدرت تمام مجلس را هم پشت سر ميگذارد... بزرگترين انقلاب علمي را ناپلئون انجام داد؛ تمام بيمارستانها و دانشگاهها را به نفع دولت مصادره کرد و از زير نظر کليسا درآورد. خب ناپلئون هم خيلي سواد نداشت و نظامي بود. معتقدم ممکن است مجلس آينده بهشدت راديکال شود؛ يعني قاعدتا بايد بشود، وگرنه مملکت کاملا ميپاشد؛ يعني نابود ميشود. اين مجلس فرمايشي فعلي آنقدر مسخره شده و در واقع مجلس مرده است... . ديکتاتوري نوساز؛ يعني نوسازي جامعه ميخواهد ايجاد کند، ميخواهد در اداره کارش انجام شود؛ يعني فقر نباشد، شغل جدي ايجاد شود. الان هرچه رهبري ميگويد «ساختار اقتصادي دروني»، اينها گوش نميکنند. بحران خشکسالي با ديکتاتوري حل ميشود. ديکتاتوري يعني کسي بيايد و توزيع آب را تنظيم کند. اين کار يک فکر متمرکز ميخواهد. البته ديکتاتوري برعکس استبداد است و ما يک وقتهايي اين را قاطي ميکنيم».
ميليتاريسم عليه دموكراسي!
همانگونه كه انتظار ميرفت و مشخص بود جريانهاي محافظهكار فعاليتهاي خود براي انتخابات را زودتر از آنچه انتظار ميرفت، آغاز كردهاند. جلسات زيرپوستي و حركات خزنده براي موفقيت در انتخاباتهاي آينده مدتهاست كه در دستور كار اين جريانها قرار گرفته است ولي هرچند وقت يكبار با توجه به اختلافنظراتي كه ميان آنها وجود دارد برخي اظهارات را بيان ميكنند تا بخشي از راهبرد آيندهشان را نمايان كنند. درتازهترين شيوه انتخاباتي جريان محافظهكار، آنها تلاش ميكنند تا كليد واژه «نامزد نظامي» را وارد فضاي سياسي كشور كنند.
به گزارش روزنامه قانون، در همين مسير حسينا...كرم از شخصيتهايي كه نيازي به معرفي وي براي مردم ايران نيست، در گفتوگويي با سايتخبرآنلاين به اين موضوع اشاره كرده و گفتهاست كه مردم به این درک رسیدند که ایران باید برای به دست آوردن جایگاه جهانی، ابتدا وظیفه منطقهای خود را انجام دهد. پس باید کسی سکان اجرایی کشور را در اختیار گیرد که بتواند این کار را کند. وي مدعي است:«مردم به این نتیجه رسیدند باید فردی استراتژیست را انتخاب کنند که چنين فردی با سابقه نظامی گری برای قرار گرفتن در جایگاه ریاست جمهوری شایستهتر است». ا...كرم ميگويد:«هر کسی میخواهد ريیس جمهور شود باید یکسری ویژگی هایی را داشته باشد، بر این اساس سابقه او مساله دوم میشود. حالا اینکه یک نفر با سابقه نظامی میتواند کشور را نجات دهد، به مقطع زمانی و وضعیت کشور بستگی دارد. معتقدم امروز ایران یک قدرت منطقهای است و اگر وظایف خود را انجام ندهد تجزیه میشود. در چنین وضعیتی فردی باید سکان اجرایی کشور را به دست گیرد كه استراتژیست باشد، با این تعریف مفهوم نظامی بودن، معنای استراتژیست بودن را در درون خود دارد.
وي در پاسخ به اين سوال كه آیا باید فرد استراژیست نظامی باشد یا فرد سیاسی نيز می تواند استراتژیست محسوب شود؟ پاسخ ميدهد:« مدیران درجه اول همه کشورهای دنیا با سابقه فعالیت های تخصصی مختلف اعم از سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی به دانشکده مدیریت استراتژیک وارد می شوند و دوره مدیریت استراتژیک را در سطح PHD میگذرانند. به عبارت بهتر هر فردی که این دوره مدیریت استراتژیک را طی کرده باشد از نظر علمی می تواند استراتژی بلند مدت با شاخصه های ژئوپلتیک و ژئو استراتژیک را ارائه، اجرا و پیگیری کند. این مساله یک اما دارد، یک فرد نظامی استراتژیست برای این کار شایستهتر است. دو مولفه ژئوپلتیک و ژئو استراتژیک را باید درنظر گرفت. تنگه هرمز، سه جزیره تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی، واقع شدن بین اقیانوس هند و روسیه و پل ارتباطی بودن بین شرق و غرب واقعیتهای ژئوپلتیک ایران هستند. این جایگاه برجسته باید به دست فرد استراتژیست اداره شود و کسی با تخصص نظامی و امنیتی بیشتر از دیگران میتواند به عنوان محور مدیریت استراتژیک نقش آفرین باشد». مصاحبه كننده از وي ميپرسد:«به نظر شما در انتخابات ریاست جمهوری 1400 مردم به فردی با سابقه نظامی گری اقبال میکنند، چون تفکری است که میگوید مردم در انتخابات به نظامی ها اقبال نمی کنند و سرنوشت آقایان قالیباف و رضایی را نيز مثال می زنند، آیا در انتخابات ریاست جمهوری آینده این وضعیت تغییر می کند و مثال نقضی اتفاق می افتد؟»
ا...كرم كه خود يك فرد نظامي است در پاسخ ميگويد:«ایران تصمیم جدی دارد که وظیفه منطقه ای خود را اجرا کند چون میداند اگر اجرا نکند تجزیه می شود. در یک چنین وضعیتی به نظر من مردم به این سمت گرایش پیدا می کنند که فردی با تخصص لازم در این جایگاه قرار بگیرد». وي درباره مصداقهاي اين گزينه نظامي نيز توضيح ميدهد و ميگويد:« اینکه آیا مصداقش آقای قالیباف و محسن رضایی است یا فردی جدیدی مثل آقای سلیمانی باید باشد که سابقه نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ندارد سوال مهم و قابل بحثی است. آقای روحانی میخواست کاری در سیاست بین الملل انجام دهد که پیش فرض آن قدرت منطقه ای شدن بود اما با فردی به نام ترامپ مواجه شد که اول سعی دارد این را نادیده بگیرد و از بین ببرد، البته تا کنون موفق نشده است. در واقع راهکار روحانی این بود که در سیاست بینالملل می خواست بده بستان کند اما در برجام نتوانست به آن هدف دست پیدا کند. حالا باید کسی سکان اجرایی کشور را در اختیار گیرد که بتواند این کار را انجام دهد و تبادلات و نتایجش را در حوزه سیاست بین الملل ببیند. مردم توانمندی آقای سلیمانی را در مسائل استراتژیک دیدند که با به کارگیری نیروهای حتی غیرایرانی اما معتقد به انقلاب اسلامی توانست تحول ایجاد کند، یعنی کمترین منابع را از ایران برد و بیشترین سود را برای ایران آورد. این یک فرد استراتژیست است که توانست برادران معتقد به تمدن اسلامی در افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه و لبنان را با هم متحد و همسو کند و به سمت یک هدف مشترک پیش ببرد. گرچه بیشترین سود این کار به ایران، عراق و سوریه رسید، اما با یک فرد استراتژیست روبهرو هستیم که با منابع محدود توانست یک توانمندی زیاد و بیشتری را برای کشورش به وجود بیاورد. برخی معتقدند اگر ترامپ بخواهد این وضع را ادامه دهد، چه کسی باید در مقابل او قرار بگیرید؟ این یکی از آن موارد انتخاب ماست چون می خواهیم قدرت منطقه ای شویم تا بتوانیم ترامپ را به مسیر خودمان بکشانیم. حال باید دید فردی مثل قاسم سلیمانی در عین حال که استراتژیست است و میتواند مسائل منطقه ای را به نفع ایران ادامه دهد، آیا می تواند در مسائل بین المللی نیز آن تاثیرگذاری را هم داشته باشد، ما باید اینها را مقایسه کنیم. الان زمان این رسیده و مردم هم به این درک رسیدند».
تهديد ملت
از سوي ديگر منصور حقیقتپور، مشاور علی لاریجانی و نماینده سابق مجلس، نيز بر این عقیده است که یک شخصیت نظامی هم میتواند در جایگاه ریاست جمهوری قرار بگیرد و از تواناییهایی که دارد به نحو احسن استفاده کند و اگر هم مردم از آنها استقبال نکنند چوبش را هم میخورند! منصور حقیقتپور، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، در گفتوگو با رویداد۲۴، با اشاره به برخی از مباحث مطرح شده پیرامون انتخابات ریاستجمهوری و مزایای یک ريیسجمهور نظامی، گفت: به نظر من شایستگی و لیاقت از هر امر دیگری مهمتر است. جمهوری اسلامی در صحنه منطقهای و بینالمللی در یک شرایط ویژهای قرار گرفته که محکوم به این است روزبهروز قویتر شود و محکوم به این هستیم که عملکرد قوی اي هم داشته باشیم، که اگر غیر از این باشد ما حذف میشویم. در کنار ما برخی از این مرتجعین تمام ذخایر و موجودیشان را میدهند تا خودشان را قوی کنند. حقیقتپور ادامه داد: عربستانی که امروز بیشترین سوخت فسیلی را در ذخایر خود دارد، 200 میلیارد دلار برای تولید برق پاک از مسیر انرژهای خورشیدی، سرمایهگذاری میکند و چندین برابر این رقم را برای تقویت توان نظامی خود هزینه میکند و... . خب در چنین شرایطی مگر ما میتوانیم حرکت لاک پشتی در توسعه داشته باشیم؟ ما بيشك نیازمند این هستیم که یک حرکت قوی و منسجمی سیستمی را برای توسعه همراه با عدالت داشته باشیم. زیرا ما توسعه به تنهایی را نمیخواهیم، بلکه توسعه همراه با عدالت را خواستار هستیم. عدالت شاه کلید قدرت نرم ما است و اگر عدالت را برقرار کنیم، قدرت نرم یا همان مردم، پشتوانه دائمی حکومت خواهند بود.
تعريف و تمجيدهاي نظامي
نماینده مردم اردبیل در مجلس نهم، با بیان اینکه با کاندیدای نظامی برای جایگاه ریاست جمهوری موافق هستم، تصریح کرد: ما افرادی نظامی که داریم فی البداهه که نظامی نبودند، گزینه های نظامی ما در شرایط اضطرار و برای امنیت و حفاظت از کشور در این جایگاه قرار گرفتند و لباس نظامی بر تن کردند. وی افزود: آقای قالیباف یک فرد نظامی است اما میبینیم که خدمات شایانی را در شهرداری تهران از خود به جای گذاشت.
شهید سرلشکر حسن تهرانی یک نظامی است اما یک نظامی است که پدر موشکی کشور است و با پیشبرد موشکی، ایران را به جایگاه بزرگ و بالایی در کشورهای موشکی تبدیل کرد. کاش نمونه همین افراد را ما در صنعت خودروسازی، کشاورزی و سایر حوزههای دیگر داشتیم. این فعال سیاسی، با اشاره به اینکه من یک نظامی بازنشسته و سرتیپ سپاه بودم، گفت: من با وجود اینکه یک نظامی بودم، اما استاندار هم بودهام. زمانی که از سوی احمدینژاد تودیع یا دیپورت شدم، سه هزار نفر در فرودگاه اردبیل برای استقبال از من آمدند. آیا این رویکرد، یک رویکرد نظامی است؟ وی افزود: ما در ساختار نظامی، یک رویکرد نظامی نيز داریم، یعنی زمانی که در جایگاه نظامی قرار داریم، نمیآییم رای گیری کنیم که الان باید حمله کنیم یا نکنیم، در آنجا دستور میدهیم که حمله شود. زمانی هم که براي مثال در استانداری حضور داریم، دیگر رویکرد نظامی جوابگو نیست. زمانی که در پستهای غیر نظامی حضور داریم، از افراد و کارشناسان مجرب در همان حوزه استفاده خواهیم کرد.
استفاده از تاريخ براي اثبات اظهارات
مشاور علی لاریجانی ادامه داد: مالک اشتر یا خود حضرت علی(ع) نیز نظامی بودند، فرمانده بودند و در همه جنگها در کنار پیامبر(ص) حضور داشتند اما به بهترین نحو نیز حکومت داری کردند. افراد نظامی ما ضمن اینکه یک شخصیت نظامی هستند، معلم اخلاق هم هستند و جدا از همه اینها یک انسان هستند. شما در دنیا هم اگر نگاه کنید میبینید که بیشتر سیاستمدارن نظامی بودهاند. ما چرا باید به این سمت برویم که بگوییم چون فلان فرد یک نظامی بوده است، نباید در جایگاه ریاست جمهوری قرار بگیرد. وی افزود: براي مثال اکنون فردی مانند قاسم سلیمانی در مدیریت، در قدرت و شجاعت، چیزی از وزرای این کشور کم دارد؟ ما بسياري از کارها را به غیرنظامیان سپردهایم که جز رسوایی و بیآبرویی چیزی بر جا نگذاشتهاند. افرادی مانند خاوری که میلیاردها تومان پول از این کشور خارج کردند آیا نظامی بودند؟ آیا یک نظامی سراغ دارید که از کشور خارج شده باشد؟
حمله به مردم و دموكراسي
حقیقتپور، با تاکید بر اینکه ما نباید خودمان را از شخصیتهای شایسته کشور محروم کنیم، خاطرنشان کرد: به نظرم افراد شایسته و لایق فرقی ندارد که نظامی باشند یا غیرنظامی، باید از آنها استفاده شود. اصولگرایان برای انتخابات گزینههای بسیاری اعم از نظامی و غیرنظامی دارند. گزینههای نظامی خوبی مانند آقایان محسن رضایی، قالیباف، ذوالقدر و ... را دارند که هر کدام میتوانند ريیس جمهور خوبی برای این کشور باشند. اینکه بار دیگر اصولگرایان به سمت گزینه نظامی بروند یا نه بستگی به شرایط دارد و باید شرایط آن زمان را مورد بررسی قرار داد. اصولگرایان ابایی ندارند که یک گزینه نظامی را به مردم معرفی کنند.
این فعال سیاسی، در پاسخ به این سوال که آیا مردم از گزینه نظامی برای انتخابات، استقبال خواهند کرد یا خیر، گفت: خب مردم استقبال نکنند چوب آن را هم میخورند. براي مثال مردم از لیستی برای شورای شهر حمایت کردند، اما این لیست برای مردم تهران تاکنون چه کرده است؟ شما مطمئن باشید چند ماه دیگر زبالههای مردم هم دم خانههایشان میماند. اشکالات دموکراسی همین است، این اوج فساد دموکراسی است که 51 بر 49 پیروز است. مردم یک نظامی را انتخاب نکنند چوبش را میخورند.
پس لرزههاي يك ادعا
اين حواشي برگرفته از اظهارات محمدعليپور مختار، رييس پيشين كميسيون اصل 90 مجلس است. به گزارش رسانههاي داخلي او گفته بود: «اگر یک نظامی رییسجمهور شود حتما میتواند کشور را از مشکلات نجات بدهد». در ادامه نامهنیوز این خط را در گفتوگو با ابراهیم فیاض، جامعهشناس سیاسی اصولگرا ادامه میدهد. فیاض در این گفتوگو تلاش میکند تا ثابت کند که در انتخابات آتی، نظامیها با اقبال مردمی مواجه شده و کشور را نجات میدهند.
او میگوید «اقتداری دیگر در حوزه سیاسی وجود ندارد و ادامه یافتن این وضعیت کشور را به فروپاشی و تجزیه میکشاند، برای همین جامعه به سمت دیکتاتوری با ادبیات نظامی میرود تا او ظرف دورهای هشت ساله با از بین بردن طبقه اشرافیت و مافیا افق جدیدی را پیش روی کشور بگشاید». به گزارش ايسنا، تحلیلگران و فعالان سیاسی اصلاحطلب اما دست رقبای خود را خواندهاند. به همین خاطر هم مصطفی تاجزاده قبل از آنکه فیاض این حرفها را بزند، توییت کرده بود: «عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس که در گذشته نظامی بوده گفته اگر یک نظامی رییسجمهور شود میتواند کشور را از مشکلات نجات بدهد. گویا دولت پنهان تاب مستوری از دست داده و قصد قبضه ظاهر و باطن قدرت را دارد». او در توییت دیگری نوشته بود: «مبارزه با اشرافیت فقط بهانهای بود برای حذف هاشمی. هدف دولت پنهان جمهوریستیزی و دشمنتراشی و تکصدا کردن نظام است».
ياركشي پوچ
اين جريان سعي دارند سردارسليماني را كه اين روزها محبوبيتي ميان بخشي از جامعه پيدا كرده است و مردم براي او احترام قائل هستند به عنوان گزينه خود به ميدان بفرستند و ضربه اين پيشنهاد عجيب را بگيرند. ولي گويي فراموش كردهاند كه وي در ماههاي منتهي به انتخابات سال 96 كه برخي ازروي تهيدستي سياسي تلاش داشتند تا سردار را به ميانه بازي بكشند دست رد به سينه آنها زد. به خاطر داريم كه سليماني با درايت و به دنبال فضاسازی های رسانه ای و عملیات روانی در بیانیهای تاکید كند:«با اهدای سلام و درود خالصانه به محضر رهبر معظم و حکیم انقلاب اسلامی و ملت شریف و عزیز ایران ؛ در پاسخ به اظهارات تفرقه افکنانه اخیر دشمن و مطالبی که حول آن بیان و القا می شود، عرض می کنم جبهه دشمنان انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی سخنان خود را همواره با هدف تفرقه و ایجاد تقابل بین صفوف متحد و یکپارچه مردم انقلابی و رشید بیان می کند؛ بنابراين هیچگاه نباید به آن توجه و اعتنایی کرد. حقیر سرباز صفر ولایت و نظام جمهوری اسلامی و ملت شجاع و عزیزتر از جانم بوده و با استعانت از خدای سبحان تا آخر عمر در همین جایگاه سربازی خواهم بود. از همه برادران و خواهران عزیزم خواهشمندم با بی اعتنایی به اظهارات فریبکارانه و تفرقه افکنانه دشمنان اجازه ندهند وقت ارزشمند خدمتگزاران این ملت صرف اهداف و مقاصد شوم دشمنان شود».
او ميدانست كه برخي به دنبال بازي با مهره وي هستند و سعي دارند از جيب او هزينه كنند ولي دستشان را خالي گذاشت.
راهبردي نامبارك
به نظر ميرسد ميزان انفعال جريانهاي خاص در كشور به حدي شدهاست كه براي به دستآوردن كرسيهاي سياسي حاضر به هركاري هستند. حال اين اقدام ميتواند هزينه از شخصيتهاي محبوبنظام باشد يا ايجاد كردن آشفتگي در بخشهاي مختلف كشور، مهم براي آنها رسيدن به اهدافي است كه اگر مردم در ميان ميدان باشند بي شك دستشان به آن اهداف نخواهد رسيد. اين جريان براي دلسرد كردن ملت در اين ميان هر اقدامي را كه ميتوانستند انجام دادند و تا حدودي نيز با اين عملكرد وضعيت دولت، شورا و مجلس موفق بودند ولي بيشك زماني كه مردم مانند سال 96 بدانند كه قرار است سكان به دست افرادي مانند گزينههاي آنانتخابات بيفتد به ميدان ميآيند و تصورات آنها را برهم ميريزند. حال چه راهكاري بايد بينديشند كه مردم را در زمين خود بازي دهند؟! بهترين روش ترساندن از داعش، تروريست، تجزيه و آيندهوحشتناك است! اقدامي كه برخي اين روزها در دستور كار دارند و مدام تلاش ميكنند تا مردم را بترسانند كه لولوهاي مختلف قرار است به سراغ آنها بيايد و از اين طريق كاري كنند كه مردم به گزينههايي روي بياورند كه آنها ميخواهند.
مردم را دستكم نگيريد
هم تاريخ و هم تجربه نشان داده است كه مردم ايران در زمانهاي مناسب تصميماتي را خواهند گرفت كه براي آنها بهترين نتيجه را داشته است ولي متاسفانه گزينههايي كه برگزيده ميشوند مسير خود را از آن شعارها و وعدهها منحرف ميكنند و اقدامي ديگر در پيش ميگيرند و اين ضعف مردم نيست. جريانهايي كه به دنبال تبديل كردن ايران به نظامي مانند نظام كرهشمالي هستند بايد بدانند كه اين روند در ايران جواب نخواهد داد كه اگر اين روش كارساز بود، رضا شاه ساقط نميشد.